به گزارش مشرق به نقل از فارس، طبیعتا هیچ مادری راضی نیست حتی یک لحظه جگرگوشهاش را رها کند و هیچ پدری هم راضی نیست دلبندش رنج بیمادری را با گریههای ممتد و اشکهای زلال بر گونههایش بکشد، مگر اینکه یکی از طرفین به دلیل رفتارهای ناصواب دیگری کارد به استخوانش رسیده باشد و چنین تصمیمی بگیرد.
راهروهای دادگاه شاهد هستند که برای گرفتن حضانت یک فرزند حتی مادری از مهریه و نفقهاش میگذرد، عسر و حرج را به جان میخرد تا فرزندش را به دست آورد و بالعکس پدرانی هستند که برای همین حضانت همچون یعقوب دوری یوسفهایشان را همچون بار و داغ گرانی تحمل میکنند.
کاش مشاورههای قبل از ازدواجمان محدود به مشاورههای ژنتیک نمیشد، کاش همسریابی با دقت عقلانی و منطقی و به دور از احساسات و با مشورتهای جدی انجام میشد.
مهر مادری حق فرزند است، همانگونه که شیر میش حق برهها است، مهر پدری هم چنین است.
کودک یک روزه به خاطر اختلافات بین پدر و مادر طی صورت جلسهای در زایشگاه بیمارستان ولیعصر (عج) شهربابک تحویل خانواده پدری شد.
روز گذشته اتفاقی که دلمان را به درد آورد این بود که کودکی دیگر اما اینبار در بدو تولد از نعمت مهر مادری و عشق پدری محروم مانده است و مادر به دلایلی که خود آن را موجه میداند فرزند را به خانواده پدر سپرده و رفته است.
پدر نیز ناگزیر از آنچه به حق و ناحق به او تحمیل شده، مجبور است فرزندش را هم پدری و هم مادری کند و برای فرزندش به دنبال دایهای بگردد که گاهی تنها یک قوتی شیر و یک پستانک گرمای مهر مادری را به او ببخشد، کاش دیگر چنین نکنیم.
راهروهای دادگاه شاهد هستند که برای گرفتن حضانت یک فرزند حتی مادری از مهریه و نفقهاش میگذرد، عسر و حرج را به جان میخرد تا فرزندش را به دست آورد و بالعکس پدرانی هستند که برای همین حضانت همچون یعقوب دوری یوسفهایشان را همچون بار و داغ گرانی تحمل میکنند.
کاش مشاورههای قبل از ازدواجمان محدود به مشاورههای ژنتیک نمیشد، کاش همسریابی با دقت عقلانی و منطقی و به دور از احساسات و با مشورتهای جدی انجام میشد.
مهر مادری حق فرزند است، همانگونه که شیر میش حق برهها است، مهر پدری هم چنین است.
کودک یک روزه به خاطر اختلافات بین پدر و مادر طی صورت جلسهای در زایشگاه بیمارستان ولیعصر (عج) شهربابک تحویل خانواده پدری شد.
روز گذشته اتفاقی که دلمان را به درد آورد این بود که کودکی دیگر اما اینبار در بدو تولد از نعمت مهر مادری و عشق پدری محروم مانده است و مادر به دلایلی که خود آن را موجه میداند فرزند را به خانواده پدر سپرده و رفته است.
پدر نیز ناگزیر از آنچه به حق و ناحق به او تحمیل شده، مجبور است فرزندش را هم پدری و هم مادری کند و برای فرزندش به دنبال دایهای بگردد که گاهی تنها یک قوتی شیر و یک پستانک گرمای مهر مادری را به او ببخشد، کاش دیگر چنین نکنیم.